گاهي گروه هاي بزرگ پرنده ها چنان هيجان بهمون ميداد كه شايد چند قدمي هم باهاشون همراه مي شديم...
خيلي وقت بود حركت دسته جمعيشون رو به جهت هاي مختلف نديده بودم... به كل يادم رفته بود! اول صبحي باهاشون پرواز كردم به روزاي قشنگ بچگي....
پ.ن:
* آخ !! دستشو بگير! زمين يخ زده، ممكنه بخوره زمين
* امروز دقيقا حس و حال اين خورشيد خانم بي تفاوت! و بيخيال رو دارم
مواظب خودت و مهربونت باش.
۱۱ نظر:
mojgan joon merci az tabriket :X
khoshhalam ke internetet dorost shod o dobare minevisi :D
avaz kardane link ham roo chesham! sorry man aslan havasam nabood zoodtar avazesh konam. pas farda emtehanam tamoom mishe hatman ye sar o samooni be blogrollingam midam :)
kooche parande ha ghashange, in naghashie che ba mazd bood. khorshid khanoomo mikham:D
سلام
خورشید خانوم خابالوی مسواکی :دییییییییی
مواظب کی؟
من هم مثل خودت، همون خورشید بی خیال و .......
سلام خوبی
مبارکه مبارک... همیشه اینترنت دار باشی خانوم گل
واقعا بعضي خاطرات گذشته يادش بخير :)
اگه خونه ي بچگي ها فرو بريزه چي؟
چرا بيحوصله
سلام.اولین باره که اونهم به طور اتفاقی از وبلاگتون دیدن می کنم. و ازش خوشم اومد . حیفم اومد کامنت نگذارم. منم وبلاگ دارم اما خیلی کم حوصله آپ کردنش رو دارم. براتون آرزوی موفقیت دارم.
راستی یادم رفت اسمم رو بگم. من شکوفه ام.
ازت خيلي متشكرم خيلي زحمت كشيدي. تو مهربوني
ارسال یک نظر