
حركتم از بيهقي بود و با همكاري آقاي كمك راننده جامو تغيير دادم و كنار يه خانم ساكت و آروم نشستم (همش خواب بود



قرار بود ساعت 7 الي 7:30 ترمينال كاوه برسيم كه فرزانه طفلك از ساعت 6:15 اونجا منتظرم بود!



خلاصه عين اين فيلم سينمايي ها تا اتوبوس دور زد من براي فرزانه دست تكون دادم (من زودتر شناختمش



با رسيدنمون خواهرهاي گل فرزانه اومدن استقبالمون




شب اول بعد از خوردن شام تا ساعت 1 حرف زديم گفتيم و خنديدم تا اينكه با تهديد فرزانه رو از بغلم جدا كردم تا بخوابه (فرزانه شيطوني كني دَرِت مي آرم ها





بعد از صبحانه رفتيم 33 پل يه گشتي زديم و بعد از اونجا رفتيم 40 ستون كه جاي فوق العاده قشنگي بود و بعد هم راهي ميدون امام شديم به قصد خريد.....
بعد از ناهار با ساني قرار گذاشتم... ساعت 4 ساني رو ديدم


روز دوم با ديدن كليساي فوق العاده زيباي وانك گذشت كه البته چون فرزانه از محيط كليسا مي ترسيد!!!!زياد لفطش نداديم بعد از كليسا خيلي جاها از شهر رو پياده رفتيم و گشتيم و زودتربرگشتيم خونه چونكه يكي از دوستاي فرزانه به اسم مهري قرار بود بياد و مامان فرزانه هم برامون آش درست كرده بود...
صبح روز شنبه با ساني قرار داشتم رفتم كليسا و با ساني تماس گرفتيم و خودم رفتم داخل كليسا و ساعت ها نشستم به تماشا كردن.. اينقدر نشستم كه بيرونم كردن

نشستن تو فضاي كليسا و ديدن آدمهاي مختلف برام خيلي لذت بخش بود

مقصد بعديمون ميدون امام و مساجد اونجا بود كه يه آقاي كره اي يا چيني! كلي با پوشيدن پيژامه

يكي از جاهايي كه بعد از كليساي وانك به نظرم فوق العاده بود باغ گلها بود كه فضاي خيلي آرومي داشت



بعد از باغ گلها اومديم سمت 33 پل و كنار زاينده رود نشستيم (يه چيز فهميدم، ساني از بلندي مي ترسه

ساني دو تا آدامس خرسي داشت كه در يك عمليات جالب انگيزناك!!!!! عكس برگردونش برگشت رو دست ساني (عكسش اين زير هست) ساني هم اينقدر فشار داد كاغذ رو روي دستش كه دستش كاملا قرمز شده بود.
اون روز هم با خوردن دو تا قوري چايي و خداحافظي از ساني و بستن چمدون ها تموم شد...
اون شب با ديدن عروسك خوشگلي كه فرزانه بهم هديه داد و تابلوي زيبايي كه برام كشيده بود تموم شد و فردا صبح حركت به سمت تهران.....
ولي يه ساعتهايي ارزو مي كردم كاش تهران بودم....
در كل سفر خيلي خوبي بود بينهايت از خانواده مهربون فرزانه ممنونم كه مي دونم اينجا رو ميخونن، همين طور از مهري عزيز كه از آشنايي باهاش خيلي خوشحال شدم و اميدوارم به خواسته هاش برسه ...
زحمات و لطفي كه ساني بهم كرد و روزهاي قشنگ تري رو برام رقم زد رو هم فراموش نمي كنم.. ممنونم ساني جان...
يه سري عكس براتون مي ذارم كه اميدوارم خوشتون بياد
مراقب خودتون و اطرافيانتون باشيد





۱۵ نظر:
سلام
ميخواستم دوباره اول بشم
خوشحالم كه بهت خوش گذشته
بودن با تو خيلي خوب بود ول يكاشكي بيشتر بود
اونقدر بهت وابسته شدم
كه وقتي رفتي كلي گريه كردم
خوب ولي دباره همديگرو ميبينيم
بوسسسسسسسسسسسسسسسس
:)) man key az bolandi mitarsam:D dastamoooooooooooooo :D axesh kamrang oftade adamsesh taghalobi bood:))
rooze khoobi bood vali kheili pahamoon dard gereft inghad rah raftim:D
خوشبحالت که سانی رو دیدی ... منم خیلی دوست دارم ببینمش ... امیدوارم همیشه بهار باشی و پر امید دختر آفتاب
:D cheghad un jojehe hediye farzane khoshele :)) che joori bordish un joojoo ro mikhasti too ootooboos baghalesh koni :D
Un yaroo koree shayadam japooni bood :D ya andonezi . az in chesh badoooomia bood taze ba einak:D
Axaro baram email kon baba::D:D:D
Manam ke hamash 3 ta ax gereftam barat email mikonam:D
سلام خانومي
خوشحالم بهت خوش گذشته
هميشه به گشت و گذار. ديدار دوستان چشم روشني داره نه؟ چشمتون روشن كه همو ديدين.
شادباشين.
خوشحالم كه اصفهان بهت خوش گذشته
خوبه كه كليساي وانكو ديدي وگرنه بهت ميگفتم نصف عمرت بر فناست
راستي چرا منو خبر نكردين هاااا
هميشه شاد باشي
به وحيد:
ديگه چيكار مي كردم
ولي خيلي خوشحال مي شدم شما رو هم مي ديدم
afiiiiiiiiii axa ro goftam bara man email kon na bara unnnnnnnnnnnnn :((
سلام
خوشحالم که حسابی خوش گذشته.
تابلوت هم خیلی خوشگله.
من هم خیلی دلم مسافرت میخواد.نمیدونم کی میشه با وجود صبا یه مسافرت برم که اون هم اذیت نشه.
خيلي خوشحالم برات . حالا يه شوخي: (با لهجه اصفهاني بخوانيد آي اه گم مي شدي مي خنديديم)
کلی حسودی بچسبون کنار کامنت
:D
eeee
bavaret mishe
har bar ke inja ro khoondam
pishe khodam migoftam mojgan chera gofte hadieHAye farzane
taze alan naghahi ro didam:-O
hesabi jaye man khali boode ke bendazametoon too rood:))
hamoontor ke az ghabl ham behet gofte boodam kelisaye vannk dar daraje avval va bad ham baghe golha va bad ham baghe parandeha(ke fekr konam akhiran boo gerefte:D)
Salam ....
Safarname Va Dastneveshtehaye Ghashang Va Jalebi Dari...
Movafagh Bashi
ارسال یک نظر