یکشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۴

من بیکارم!!!

وای که مردم از بیکاری و بی حوصلگی و دلتنگی... امروز اینقدر بیکار بود کانکت می شدم وبلاگها رو باز می کردم و می ذاشتم تو افلاین و بعد قطع می کردم و می خوندم خیلی مزه داد کلی مطلب خوندم این شعر رو هم تو یه بلاگ خوندم که گویا متن ترانه فریدون هست. کلی اشک منو در آورد...

تابوتای يه اندازه
تو هرکدوم يه سربازه
تابوتا خيس آب ميشن
دسته گلا خراب ميشن
آی مادرای مهربون
بچه هاتون بچه هاتون
دسته گلايی که دادين
به جبهه ها فرستادين
حالا با تابوت اومدن
با بوی باروت اومدن
سر ندارن پا ندارن
شوق تماشا ندارن
مادرا از خدا ميخوان
با گريه و دعا ميخوان
تابوتاشونو باز کنن
بچه هاشونو ناز کنن

یه خواهش پیغام گذاشتید تو مسنجر حتما آدرس بلاگتونو بذارید من که اینقدر حواس ندارم!!!
مواظب خودتون و اطرافیانتون باشید.
یاحق

هیچ نظری موجود نیست: