شنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۸

تهرانم...

تهرانم... كنار مامان و بابا و ياسي و مژده... لذت مي برم از بودن باهاشون... دلم نمي خواد ثانيه ها بگذرن...

۳ نظر:

Ali Reza گفت...

خوش بگذره;)

سانی گفت...

خوش بگذره مامان خاتون رو ببوس

نسیم گفت...

سلام دلت واست تنگه مژده گلی راهزاز تا ببوس مامان بابا را سلام برسون