گاهي دلم عجيب براي آدم هاي اطرافم مي سوزه... !
چقدر آدما فرق مي كنن با هم!!!!!
شخصيت اول: هفته پيش مشغول حقوق دادن بوديم و حسابي هم شلوغ پلوغ بود ... من در كل وقت شمارش پول اصلا عجله نمي كنم اما نمي دونم اون روز چي شد كه به يكي از نيروهاي خدمات اشتباها 100 تومن زياد داده بودم... اين آقاي محترم هم رفته بود هر چي فيشش رو زير و رو كرده نبود به رقم 436000 نرسيده بود.. اومد و خيلي آروم به خاطر اينكه اشتباه من رو كسي نفهمه باقي پول رو بهم برگردوند... وقتي براش درخواست تشويقي كردم و فقط 30000 موافقت شد... امروز با يه تقديرنامه بهش دادم، به قدري تشكر مي كرد و اظهار شرمندگي كه من بيش از اون شرمنده شدم...
شخصيت دوم: يه بنده خدايي تو ماه پيش به عهده گرفته بود براي سوئيت شركت كمد و كتابخونه درست كنه... بعد از اتمام كار تقريبا هيچ كس از كارش راضي نبود ولي به خاطر همكار بودن كسي چيزي نگفت.. قبول دارم كه حسابي تلاش كرد و 3 شب تا ساعت3-4 كار كرد... خلاصه كه تو ماه گذشته اضافه كاريش 55 ساعت شد (با احتساب كار كردن تو همون شب ها) و مبلغ هم بهش پرداخت شد، امروز يه امه گرفته دستش كه توش نوشته شده بود مبلغ اضافه كاري آقاي ..... رو بهش پرداخت كنيد و مبلغي هم به خاطر استفاده از خودروي شخصي... اولش يه كم شك كردم وقتي براي اطمينان بهش گفتم : آقاي .... من كه مبلغ رو بهتون پرداخت كرده بودم! خنديد و گفت :"اي واي يادتون بود؟ من فكر كردم شايد يادتون رفته باشه"!!!!
با تعجب فقط نگاش كردم...
پ.ن:
* خيلي به نسبت 2-3 روز گذشته بهترم... كمردرد شديدي داشتم كه به كمك دستاي توانمند همسري و پماد ساليسيلات خيلي بهتر شده اما با اين حال هنوز هم درد دارم ...
* همكارم صاحب ني ني شده... :-x اعتراف مي كنم دل قيژژژژژژ رفت براي ني ني ... :دي
۵ نظر:
aman az daste in mardom:D
مبارکه وبلاگ چدیدتو می گم
بیماری هم خوب میشه و فقط جای خالی قرصاش می مونه اگه دورش نریخته باشی یعنی زمستون میره و روسیاهی به ذغال میمونه
واي ني ني نه..........متنفرم ازش
اخیییییی الهی خاله قربونش بره ( صورتک خواب قلوله عصبانی)
سلام میبینم که باز شروع کردین به نوشتن خیلی خوشحالم میبینمت ابجی با دیدن عکست کلی قیلی ویلی شدم
ارسال یک نظر