جمعه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۸

دخترك

* لباس پوشيدنش توجه هر آدمي رو جذب مي كنه، حداكثر سنش 13-14 مي تونه باشه... خوشگل و معصوم هستش... تركيب رنگ شالش با سفيدي پوستش زيبايي صورتش رو چند برابر مي كنه..
سه تا پسر بچه رو دوچرخه با سرعت دارن ميان.. شيطنت از سر و روشون مي باره، اولي تا مي رسه به دخترك رو مي كنه به دوستاش و به زبون تركي مي گه مال منه! من زودتر رسيدم.. خودم ج...ش مي دم!!!!!با عصبانيت نگاش مي كنم...
بغض گلومو مي گيره! دلم مي سوزه براي زيبايي اين يكي و وحشي بار اومدن اون يكي...
خدايا به بچه هامون رحم كن...
*تو شركت 100 تومن از پولم گم شده و اصلا معلوم نيست چي شده! با مدير مالي بحث كردم.. قراره از فردا فقط كارهاي اداري و پرسنلي انجام بدم...

۵ نظر:

شمیم گفت...

خدایا به بچه هامون رحم کن ... :(
ج . ر دادن یعنی عمق احساس ؟! خدایا...

امیر حسین گفت...

سلام قانون جنگل ابجی من بخور تا نخورنت من که تا حالا اینجوری دوام اوردم یادته یه روز برات میگفتم باور نمیکردی حالا با چشمای خودت دیدی

امیر حسین گفت...

بابت 100 تومانتم بیام شرکتونو بهم بریزم 100 تا تک تومنی 100 هزار تومان 100 میلیون تومان 100 ملیارد تومان 100....... ها کدومش؟

ناشناس گفت...

سلام عزیزم
مرسی که بهم سر زدی
چه حرصم گرفت از پسربچه ها .مگه چند سالشون بود!!!!!

دختر آفتاب گفت...

به امیر حسین:
معلوم نیست اصلا چی به چی شد!!!!
نمی خواد بیای :دی
می گم رضا می گه پی 990 چی شد؟ اگه پیدا نکردی مال خودت رو بفرست :( :دی
به ناشناس:
نهایتا 12 -13 سال ...