ره را كناره نيست چرا مي نهند بار
هرجا روند جز سر كوي نگار نيست
هر جا نهند بار همانجا بود نگار
ساغر نمي ستانند از غير دست دوست
ساقي نمي شناسند از غير آن ديار
در عشق روي او ست همه شادي و سرور
در هجر وصل اوست همه زاري و نزار
از نور روي اوست گلستان شود چمن
در ياد سروقامت او بشكفد بهار
ما را نصيب روي تو با اين حجاب نيست
بردار اين حجاب از آن روي گلعذار
بابت تاخيرهايي كه دارم شرمنده وحيد راست مي گه زيادي تاخير كردم... موج پيشرو رو دريابيد....
پ.ن: به خودم قول داده بودم سكوت كنم و فقط با خود درونيم بجنگم، اون موقع كه مطلب رو نوشتم اينقدر اين خود درونيم داغون بود كه فقط مي نوشتم كاري نداشتم چي نوشته مي شه. سعي مي كنم از اين پست ها نداشته باشم..
همچنان اي ديم مشكل داره اگه كسي افلاين ميخواست بذاري روي اين اي دي بذاره...dokhtar_aftab2005
از اين به بعد تا مي تونيد بخوريد يك سال فرصت داريد.!!!!!!!!
مراقب خودتون و اطرافيانتون باشيد.
يا حق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر