سه‌شنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۵

همين ها تو ذهنمه!

*نوشتن زوركي به درد نمي خوره :(
*من حالم خوبه ... خيلي هم خوبم از كسي هم دلخور و ناراحت نيستم
*كسي هست 53 تا مناقصه برام ترجمه كنه خودم بقيه اش رو انجام مي دم (به نظرتون كار عجيبي نيست با اين همه كار بيام مسنجر رو هم باز كنم ؟)
*اين و اين رو يه نگاهي بندازيد
*ساني دلم برات تنگ شده ولي دلم به اين خوشه كه تو دل خوشي
مراقب خودتون و اطرافيانتون باشيد.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

آهنگ وبلاگ رو عوض نکردی
و ببخشید که دیر خوندم و وقتت رو گرفتم

ناشناس گفت...

خدارو شکر که روبه راهی

برام دعا کن...وضعیت ناجوری دارم!

ناشناس گفت...

كار زياد فرسوده كننده است
اگه فشار عصبي هم همراهش باشه كه ديگه فاجعه است:(

دختر آفتاب گفت...

همين الان كارام تموم شد ظاهرا‌:(

ناشناس گفت...

..........