شنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۴

لاك پشت

روز جمعه كلاسي در مورد برنامه نويسي دارم كه مختلط هستش ، تو كلاس حدود 50 تا دانشجو هست كه اكثر دانشجوها هم فوق ديپلم كامپيوتر دارند اما در اين بين كساني هستند كه رشته رياضي و يا بعضا انساني هستند.. استاد جون اين كلاس جناب آقاي سيفي خيلي آدم شوخ و بذله گويي هست و اصلا نمي ذاره كلاس جدي و خشك باشه اما نمي دونم ديروز چه اتفاقي افتاده بود كه اصلا حال و حوصله نداشت و از لحظه اي اومد سركلاس حتي كلمه اي اضافه نگفت و مدام مشغول حل برنامه ها بود تو يكي از اين برنامه ها بازه زماني براي سال تولد رو بين 1900 تا 3000 قرار داد. نوشتن 3000 همان و متلك انداختن پسرها همان!!! استاد هم بي تفاوت شروع به نوشتن كرد و اين براي همه عجيب تر بود چون معمولا اونم شروع مي كرد متلك پروني .. برنامه كه تموم شد استادجون برگشت سمت فرد مذكور و خيلي راحت گفت: « عزيز من چرا متلك مي ندازي؟ سن خودت رو هم حساب كني همين اندازه مي شه‌ آخه لاك پشت ها زياد عمر مي كنند»
من خيلي اين استاد جونو دوست دارم...

پ.ن: اين استاد جون من 5شنبه در مورد چهره ظاهري حضرت علي و پيامبر مطالب جالبي گفت! و به اين نتيجه رسيديم كه اگه حضرت محمد الان مي بود حتما مفاسد مي گرفتش قانون قانونه ديگه فرقي نمي كنه كه بايد اجرا بشه!!!‌
مراقب خودتون و اطرافيانتون باشيد.
يا حق

هیچ نظری موجود نیست: